جدول جو
جدول جو

معنی ملک طلعت - جستجوی لغت در جدول جو

ملک طلعت
(مَ لَ طَ عَ)
ملک سیما. فرشته روی. زیباروی. پریچهره:
ملک نهاد و ملک همت وملک طلعت
چنو کجاست یکی از همه ملوک بیار.
فرخی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماه طلعت
تصویر ماه طلعت
(دخترانه)
ماه (فارسی) + طلعت (عربی)، ماه سیما
فرهنگ نامهای ایرانی
(طَ عَ)
ماه سیما. (ناظم الاطباء). از اسمای محبوب است. (آنندراج). و رجوع به ماه سیما و ماه چهر شود
لغت نامه دهخدا
(مَ لِ کَ)
دهی از دهستان قمرود است که در بخش مرکزی شهرستان قم واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(طَ عَ)
نیک رو. زیباروی
لغت نامه دهخدا
(مَ لَ طَ)
که سرشتی چون فرشتگان دارد. فرشته نهاد:
آن ملک رسم و ملک طبع و ملک خو که بدو
هر زمان زنده شود نام ملک نوشروان.
فرخی.
نکو باشد بهار امسال و از وی
صفات خواجه بهتر می نماید
زمین حلمی زمان حکمی ملک طبع
که صبح از رای انور می نماید.
جمال الدین عبدالرزاق (دیوان چ وحیددستگردی ص 131).
دل ملک طبع است قوت او ز بویی داده ام
جان پری وار است خوردش استخوان آورده ام.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماه طلعت
تصویر ماه طلعت
ماه رخسار ماه چهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملک طبع
تصویر ملک طبع
فرشته خوی آنکه دارای طبع و سرشت فرشتگان باشد: (دل ملک طبع است: قوت او زبویی داده ام جان پری وار است خوردش ز استخوان آورده ام) (خاقانی. سج. 256)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماه طلعت
تصویر ماه طلعت
((طَ عَ))
ماه چهر
فرهنگ فارسی معین